page677

جبیره ای وقت هایی که میشکنند قلبی را
شکسته بندی و جبران کننده ی همه ی زخم ها
یا جبار ...

page676

وقتی که رنج رو تبدیل به یک ضیافتِ باشکوهِ زندگی کنیم،
اونجاست که معجزه قدم به سمت ما برمیداره

page675

تو ای بخشنده ی مهربان ...
مهربان که می گویمت یعنی مهربانی که هیچ کس به پای مهربانی اش نمیرسد
هیچ کس نمیتواند قد تو مرا دوست بدارد. حتی مادرم، حتی تر هم سرم ...
چیزهایی را که تو میدانی هیچ کسی نمی داند و تو با همه ی دانایی ات
نسبت به من، دوستم داری. تو با همه خطاهایم با من مهربانی. تو دوستم داری
و این آرامم میکند ...
تنبیه که میکنی، دوستم داری
تهدید که میکنی، دوستم داری
تلنگر که میزنی دوستم داری
حتی اشکم را که درمی آوری باز، دوستم داری
اصلا تو اگر دوستم نداشتی که من اینجا نبودم
آری ... تو دوستم داری و این آرامم میکند ...

page674

دنیا و آخرت پشت و روی یک سکه هستن
اگه با دین دنیامون رو اداره کردیم
میتونیم تو آخرت همراه دین باشیم

page673

ترک بردارد دلم
انارش را ببینی ...

پ.ن: رفته بودیم پابوس امام مهربانی ها
دستم که در دستش بود ازش خواستم این زندگی را ضمانت کند
زندگی با طعم بندگی را
همین ...